دیکشنری
داستان آبیدیک
oven dry
ʌvən dɹa͡i
فارسی
1
عمومی
::
كورهخشك كردن، در تنور خشك كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OVALLY
OVALNESS
OVARIAL
OVARIAN
OVARIAN FOLLICLE
OVARIAN STROMA
OVARIECTOMIZE
OVARIOLE
OVARIOTOMY
OVARITIS
OVARIUM
OVARY
OVATE
OVATION
OVEN
OVEN DRY
OVEN MITTS
OVENMAN
OVER
OVER A BARREL
OVER ADAPTED
OVER AGAIN
OVER AGAINST
OVER ALL
OVER AND ABOVE
OVER AND DONE WITH
OVER AND OUT
OVER AND OVER
OVER ANXIETY
OVER ANXIOUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید